پشتیبانی

تحلیل عناصر قدرت در سازمان (مطالعه موردی قصه حضرت یوسف علیه‌السلام)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانش‌آموخته دکتری قرآن و علوم (گرایش مدیریت)، جامعه المصطفی العالمیه، قم.

چکیده

مدیریت رحمانی عنصر کلیدی رشد و تعالی همه‌جانبه سازمان‌ها است و قرآن کریم در 1400 سال قبل یک سری مؤلفه­های قدرت در سازمان را بیان نموده است که پیش از آن به صورت نظام‌مند مطرح نبوده و اگر هم بوده، ضمانت اجرایی نداشته­اند، امّا قرآن کریم توصیه به کاربردی و اجرایی کردن آن‌ها کرده و تضمین نموده است که اگر شخصی بخواهد جامعه و سازمانی را هدایت و رهبری کند و از رکود و فروپاشی آن جلوگیر کند، چاره­ای جز رعایت مؤلفه­های وحیانی قرآن کریم ندارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی انجام گردیده و برای جمع‌آوری داده‌ها از شیوه بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده و همچنین از روش استنطاقی شهید صدر استفاده شده است. یافته­های پژوهش بیانگر آن است که حضرت یوسف (ع) در مدیریت رحمانی خود از مؤلفه­هایی استفاده نموده که اندیشمندان حوزه مدیریت می­توانند با الگو قرار دادن علمی و عملی آن‌ها کارایی و اثربخشی سازمان را افزایش داده و از اضمحلال و فروپاشی آن جلوگیری کنند؛ آن حضرت که متخلق به صفات ارزشمندی همچون: امانت‌داری، اجتناب از زشتی و فحشا، تقوامداری، تخصص و اطلاعات، قدرت پاداش، قدرت اجبار، سعه صدر، دفع بدی به خوبی، الفت و محبت و صبر بود، توانست در ذی‌نفعان و صاحبان قدرت نفوذ کند و اعمال و رفتار و کردار آنان را در راستای تحقق اهداف سازمان خود مدیریت و رهبری کند و تحولات عظیمى در حوزه جهان‌داری، جهان‌بانی و جهان‌آرایی پدید آورد، تحولاتی که از ارزش‌های الهی و توحیدی سرچشمه گرفته بود و ایشان با آن مدیریت و رهبری دقیق و نیکویی که داشت توانست نیروی انسانی عظیمی که در مصر وجود داشت و از لحاظ روحی و معنوی خفته و خوابیده بود را بیدار سازد و رفتارهایشان را جهت‌دهی به سوی کرامت انسانی و فطرت توحیدی نماید.

کلیدواژه‌ها