زبان قرآن از مهمترین مبانی تفسیر قرآن و از موضوعات جدید و مهم در علومی مانند تفسیر، کلام و فلسفه است که به تحلیل گزارههای قرآنی و مبانی فهم آنها پرداخته و هر مفسری خواه ناخواه در طول تفسیر خویش به آن و چگونگی شیوههای مختلف انتقال معنا میپردازد. این نوشتار در صدد بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی در دو محور زبان قرآن و ویژگیهای آن با بهرهگیری از روش توصیفی و تحلیلی است. رهآوردهای پژوهش نشان میدهد که دیدگاه زبانشناختی آیتالله جوادی آملی عبارت است از معرفت بخشی متن قرآن، وجود تنزیلی و تأویلی، جامعیت، جاودانگی و جهانشمولی، استقلال در دلالت و هدایتگری؛ از نظر ایشان قرآن به مکان و زمان ویژهای اختصاص ندارد به همین جهت باید از زبان گستردهای بهره جوید که هم جاودانی باشد و هم جامعیت و جهانشمولی نسبت به احوال، اطوار و اوضاع مختلف؛ چنین زبانی، زبان فطرت است که نه متعدد میشود و نه تحول میپذیرد. ایشان مراد از جهانی و مردمی بودن زبان قرآن را تکلم بر اساس فرهنگ مشترک انسانی که همان فطرت است، میداند. در تحلیل دیدگاه ایشان میتوان گفت غایت قرآن، پرورش فطرت توحیدی است و محتوای بسیاری از آیات به نیازهای فطری نظر دارد؛ اما این امور مستلزم فطرت نامیدن زبان قرآن نیست، گرچه قرآن با فطرت انسان، پیوندی جدی دارد، اما لازمه آن، انحصار زبان قرآن در فطرت نیست.