خودکنترلی، مدیریت بر خویشتن و منابع انسانی در سازمان است که افراد را به انجام یا ترک برخی از امور ملزم میکند. دستیابی به چنین مدیریتی از طریق مهار امیال حاصل میشود و مفهوم ضمنی آن، فرونشانی یا مهار کردن است که تأثیر بسزایی در تقویت کارآمدی و اثربخشی دارد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکنترلی در منابع انسانی سازمانها بر پایه آموزههای قرآنی، به روش داده بنیاد انجام شده است. فرایند نظریهسازی در این روش شامل کدگذاریهای باز، محوری و انتخابی است که طی روند آن، کدها به مفاهیم و مفاهیم به مقولهها تبدیل شده و در نهایت با برقراری پیوند بین مقولهها، مدل عوامل مؤثر خودکنترلی در منابع انسانی سازمانها مشخص شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که عوامل مؤثر بر خودکنترلی در منابع انسانی سازمانها عبارتاند از: توحید محوری، تهذیب نفس، آخرتگرایی، خوف و رجاء، عملگرایی، وجدان کاری، نظارت مداری، اصلاح فردی، حیا و عفت. این عوامل باعث تقویت خودکنترلی و حفظ گوهر گرانبهای منابع انسانی، عدم فروختن آن به امیال هوسها، بهرهوری بیشتر سازمانها، خلق معنویت، صداقت و حفظ کرامت انسانی در منابع انسانی سازمانها میشوند.