چکیده رفتار انسان در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی نمود مییابد. در هر یک از این سطوح، انتظار میرود فرد رفتارهای مطلوب و هنجارمند از خود نشان دهد. در این میان، انگیزش بهعنوان نیروی محرکهای اساسی، نقش تعیینکنندهای در هدایت انسان بهسوی رفتارهای مطلوب، سازنده، مسئولانه و اثربخش ایفا میکند. انگیزه، چه مادی باشد، چه معنوی، و چه پنداری، همانند موتور درونی است که فرد را به سمت رشد، بهبود عملکرد و تمایل به انجام اقدامات نیکو و حتی مخرب حرکت میدهد. با توجه به جایگاه برجستهی موضوع انگیزش در حوزههای مدیریت و روانشناسی، پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و به روش توصیفی ـ تحلیلی و استنطاقی سامان یافته است. از آنجاکه اندیشمندان، محور انگیزش را «نیاز» دانستهاند، این مطالعه با تمرکز بر مفهوم نیاز و انگیزش در سوره صف، به بررسی عواملی پرداخته است که میتوانند بهعنوان منابع انگیزشی در محیطهای سازمانی مورد استفاده قرار گیرند. این عوامل شامل: تشویق و تنبیه، نظام پرداخت و پاداشهای مادی و معنوی درسازمان، کسب محبوبیت و مقبولیت، ایمان و عمل صالح، و نادیده گرفتن سوابق گذشته افراد است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بهکارگیری آموزههای انگیزشی مطرح شده در سوره صف، میتواند در مدیریت سازمان زمینهساز بهبود رفتار، ارتقای رفتارکارکنان در سازمان، افزایش بهرهوری و ایجاد سرمایه انسانی متعهد و باانگیزه شود؛ امری که در نهایت دستیابی سازمان به اهداف راهبردی را تسهیل خواهد کرد.
سجادی, عبدالبصیر و توکلی, عبد الله . (1404). تأثیر عوامل انگیزشی در بهبود رفتار فردی و دلالت های مدیریتی آن از منظر سوره «صف». مطالعات قرآن و علوم, 9(17), 75-113.
MLA
سجادی, عبدالبصیر , و توکلی, عبد الله . "تأثیر عوامل انگیزشی در بهبود رفتار فردی و دلالت های مدیریتی آن از منظر سوره «صف»", مطالعات قرآن و علوم, 9, 17, 1404, 75-113.
HARVARD
سجادی, عبدالبصیر, توکلی, عبد الله. (1404). 'تأثیر عوامل انگیزشی در بهبود رفتار فردی و دلالت های مدیریتی آن از منظر سوره «صف»', مطالعات قرآن و علوم, 9(17), pp. 75-113.
CHICAGO
عبدالبصیر سجادی و عبد الله توکلی, "تأثیر عوامل انگیزشی در بهبود رفتار فردی و دلالت های مدیریتی آن از منظر سوره «صف»," مطالعات قرآن و علوم, 9 17 (1404): 75-113,
VANCOUVER
سجادی, عبدالبصیر, توکلی, عبد الله. تأثیر عوامل انگیزشی در بهبود رفتار فردی و دلالت های مدیریتی آن از منظر سوره «صف». مطالعات قرآن و علوم, 1404; 9(17): 75-113.